طنز حافظ از دکتر شفیعی کدکنی
اما عبید با این بیان هنری خویش، خطیب بودن را ضد مسلمان بودن یا نقیض مسلمان بودن تصویر کرده و در ذات آن خطیب به نمایش در آورده است. یا در این حکایت: قزوینی را پسر در چاه افتاد. گفت: «جان بابا!
دست نوشته های یک روانشناس | فروردین ۱۳۸۹- این عناوین من است ، ممکن است شعرهای دستانم را بشوییم ,و روي مبل نشسته است هنگامي که کلاغي روي پنجره نشست پسرم 23بار نامش را از من پرسيد و من 23بار به او گفتم که نامش کلاغ است. ... احساس تنهایی نیز ممکن است وجود داشته باشد.تنهایی لزوما به معنای تنها ...عاشقانه هایی برای تو | آبان ۱۳۹۲این سرگذشت من است و سرنوشت این قلب ، قلبی که آنقدر برای تو میتپید که هوای زندگی ام را زیر و رو میکرد ! و اینجا که نشسته ام ، هوای دلم آنقدر گرفته که شاید قلبم از تپش بیفتد!
اما عبید با این بیان هنری خویش، خطیب بودن را ضد مسلمان بودن یا نقیض مسلمان بودن تصویر کرده و در ذات آن خطیب به نمایش در آورده است. یا در این حکایت: قزوینی را پسر در چاه افتاد. گفت: «جان بابا!
تا تو را به گرمی به سینه اش فشار دهد اگرچه پرندگانی هستند که در این شب می خوانند. در حالیکه پرتوهای سفید تو گلوهاشان را روشن کرده است. بگذار سکوت عمیق من برایم سخن گوید
* هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند. * از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.
بعضی از این یادآوری ها ممکن است برای یک نفر لذت بخش باشد و برای دیگری دردناک. ولی وظیفه ی هنرمند این است که هیچ کدام از این چیزهایی را که وجود دارد سانسور نکند.
بدينوسيله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم و مسئوليتهای يک کودک هشت ساله را قبول می کنم. می خواهم به يک ساندويچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا يک رستوران پنج ستاره است.
و بغض می گیرد گلویم را وقتی در آینه چشمانم می ترسند از اینکه خود را نمی شناسند... اینجا هم شده است دفتر خاطراتِ من. که می نویسم و امیدی به خواندنش نیست. کسی هم بخواند،امیدی به فهمیدنش نیست....
الماس من - هيچ لباسي برازنده تراز تندرستي نيست علي (ع) الماس من . هيچ لباسي برازنده تراز تندرستي نيست علي (ع) ... آيا ميدانستيد كه در ژاپن نظافت عمومي حرف اول را ميزند ؟ ...
فرض کن که بتوانم آتش دوزخت را تحمل کنم ولي آيا فکر مي کني بتوانم نا مهربانيت را نيز تحمل کنم؟ اصلا ممکن است تو! آري تو! ،بگذاري در آتشت بمانم در حاليکه از تو انتظار بخشش داشته ام؟ ببين! شک نکن که ...
حرف هایی برای نگفتن ::::. با توآم کهنه رفیق یاد ایام قشنگی که گذشت کنج قلبم گرم است با همه حال به یادت هستم .....
و مرا به این تهدید کن که غیر من زنی دیگر را دوست داری . ... و دستانم را در دست میگیری .. ... لی السمراء کوشش کودکانه مختصری ست برای گذشتن از "آنچه بود" به" آنچه ممکن است باشد" به منظور انتقال شعر از ...
این بار آخر است، میایی ببینمت؟ امروز ممکن است که جایی ببینمت؟ از صبح زود هی به خودم مژده می دهم با گیسوان مست حنایی ببینمت. از بادهای سرزده پرسیده ام تو را باید به چشم بی سرو پایی ببینمت
دستانم تا ابد در جیب هایم است .. ... بچه ها من این چند روزه مسافرت بودم العانم تازه رسیدم همه ی وجودم سوخته شدم برنزه ی مایل به ان ... ممکن است آدرس وبلاگ را اشتباه وارد کرده باشید و یا وبلاگ حذف شده ...
منظور این است : من که دستانم را دور گردنت حلقه کرده ام شبیه گردنبند ناقابلی هستم که به تو هدیه شده. در حقیقت "آن" در اینجا باید معنی "که مثل" بدهد. بسیاری ممکن است قائل به این معنی باشند.
ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ، عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است. با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ، طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت.
الماس من - هيچ لباسي برازنده تراز تندرستي نيست علي (ع) الماس من . هيچ لباسي برازنده تراز تندرستي نيست علي (ع) ... آيا ميدانستيد كه در ژاپن نظافت عمومي حرف اول را ميزند ؟ ...
6- پرستو (در عربی آن را خطاف یا ابابیل گویند)؛ این حیوان که پرنده ای کوچک با بال های دراز و سیاه است و بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد؛ چون بر اثر ستم هایی که به اهل بیت پیامبر (ص) رسیده است، در ...
ممکن است گفته شود که این گونه غزلهای اجتماعی هنگامی که شرایط اجتماعی تغییر کند ممکن است اثر خود را از دست ...
من دلم لبریز از آشوب و زنگار رو غم است ، می شود آیینه وش یه لحظه آهت را خرید ؟ درویشم و درویش تر از خود ندیدم ، همرنگ دلم عاشق و درویش ندیدم ، عمریست که من عابر این راه غریبم ، جز سایه ی خود همسفری ...
مـــمــــکــن است بــــیـــدار شــــود وجــــــــدان نــــــداشتــــــه اش !... به بعضیا باید گفت یه برنامه بذار دیگه نبینمت . . .... یاد گرفتم دستانم اینبار که یـــخ کرد دیگر دستانت را نگیرم
دستانم ؛ این تنهاهای باستانی . ... حسی غریب را که به من می گوید آنجا کسی که . دستانش حریم هیچ دستی نیست .. قلبش پاک ..و ... فردا نکند نیایی..که ممکن است گاهی به مرگ فکر کنم
منظور این است : من که دستانم را دور گردنت حلقه کرده ام شبیه گردنبند ناقابلی هستم که به تو هدیه شده. در حقیقت "آن" در اینجا باید معنی "که مثل" بدهد. بسیاری ممکن است قائل به این معنی باشند.
کرد به من میگفت تنهایی غریب است ببین با غربتش با من چه هاکرد تمام هستی ام بود و ندانست که در قلبم چه اشوبی به پا کرد و هرگز او شکستم را نفهمید اگرچه تا ته دنیا . صدا کرد
یاد آوری این نکته ضروری است که هایکو شعر کوتاه نیست . خیلی از تک بیت ها یا مصرع های فارسی هست که کوتاه تر از هایکوی هفده هجایی ژاپنی است.با این همه نمیتوان آن را هایکو نامید . هایکو دارای دو ...
بنظر من فیلم گوزنها به دو دلیل ممکن است به این عنوان نامگذاری شده باشد ؛ ... یا با فدرت بیکـــــــرانت دستانم را توانا کن ، یا قلبم را از آرزوهای محال خالی کن . ... درون و پیر درون و خر درون من است ...
Copyright ©AoGrand All rights reserved